[صفت]

visually impaired

/ˈvɪʒwəli ɪmˈpɛrd/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 نابینا کم بینا، دارای اختلال بینایی

مترادف و متضاد blind
  • 1.My son is visually impaired.
    1. پسرم نابینا [کم بینا] است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان