Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کفش پیادهروی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
walking shoes
/wˈɔːkɪŋ ʃˈuːz/
غیرقابل شمارش
1
کفش پیادهروی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کفش پیادهروی
تصاویر
کلمات نزدیک
walking in the park
walking frame
walking
walkie-talkie
walkie talkie
walking stick
walking wounded
walkman
walkout
walkover
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان