Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . در بحث شرکت کردن
2 . وزن‌کشی کردن (در مسابقات و...)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to weigh in
/weɪ ɪn/
فعل ناگذر
[گذشته: weighed in]
[گذشته: weighed in]
[گذشته کامل: weighed in]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
در بحث شرکت کردن
اظهارنظر کردن
informal
1.We all weighed in with our suggestions.
1. ما همه با پیشنهاداتمان در بحث شرکت کردیم.
2
وزن‌کشی کردن (در مسابقات و...)
وزن داشتن
1.Her baby daughter weighed in at 6lb.
1. نوزاد دختر او شش پوند وزن داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
weigh down
weigh
weevil
weepy
weeping willow
weigh out
weigh the baggage
weigh the possible outcomes
weigh up
weigh-in
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان
