[صفت]

worn out

/wɔrn aʊt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more worn out] [حالت عالی: most worn out]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کهنه نخ‌نما، قدیمی

معادل ها در دیکشنری فارسی: مندرس مستهلک
  • 1.These shoes are completely worn out.
    1. این کفش‌ها کاملاً کهنه شده‌اند.
worn-out carpets
موکت‌های نخ‌نما

2 خسته‌وکوفته

مترادف و متضاد exhausted
  • 1.He was worn out after his long trip.
    1. او بعد از سفر طولانی‌اش خسته‌وکوفته بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان