[عبارت]

aller bien

/ale bjɛ̃/

1 حال کسی خوب بودن روبه‌راه بودن

  • 1.Je vais bien, merci.
    1. حالم خوب است، ممنون.
  • 2.Vous allez bien ?
    2. حالتان خوب است ؟

2 (چیزی، لباسی) به کسی آمدن

  • 1.Ce gris va bien avec ton teint.
    1. این [رنگ] خاکستری به رنگ پوستت می‌آید.
  • 2.Prends celui-ci, le bleu te va si bien !
    2. این یکی را بردار، [رنگ] آبی به تو خیلی می‌آید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان