[عبارت]

juger bon de

/ʒyʒe bɔ̃ də/

1 صلاح دانستن

  • 1.Il juge bon de discuter de ces questions.
    1. او صلاح می‌داند راجع به این سوالات بحث کند.
  • 2.La police a jugé bon de faire enfermer ce voyou.
    2. پلیس صلاح دانست که این [فرد] اوباش را زندانی کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان