[عبارت]

mettre des bâtons dans les roues

/mɛtʁə de batɔ̃ dɑ̃ le ʁu/

1 چوب لای چرخ گذاشتن سنگ پیش پا انداختن

  • 1.Depuis que j'ai commencé ce projet, au lieu de m'encourager, mon collègue m'a mis des bâtons dans les roues.
    1. از زمانی که من این پروژه را شروع کردم، به جای تشویق من، همکارم چوب لای چرخم گذاشته است.
  • 2.Les gens seront là pour te mettre des bâtons dans les roues.
    2. مردم آنجا خواهند بود برای اینکه سنگ پیش پایت بیندازند.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "گذاشتن چوب در چرخ" است و همانطور که از معنای عبارت پیداست اشاره به "چوب لای چرخ گذاشتن" و یا "سنگ پیش پا انداختن" به مفهوم "مشکل برای کسی درست کردن" دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان