[عبارت]

rouge comme une pivoine

/ʁuʒ kɔm yn pivwan/

1 سرخ (از عصبانیت یا خجالت) گلگون

  • 1.Après deux heures d'absence je suis rentré ; ces messieurs étaient rouges comme des pivoines.
    1. بعد از دو ساعت غیبت من برگشتم، این آقایان (از عصبانیت) سرخ بودند.
  • 2.Elle avait des joues rouges comme des pivoines .
    2. او گونه‌هایی گلگون داشت [او گونه‌هایش سرخ بود.]
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت اللفظی این عبارت "قرمز مانند گل صدتومانی" است و کنایه از "سرخ (از عصبانیت یا خجالت)" بودن و یا "گلگون" بودن است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان