خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آمبولانس
[اسم]
إِسْعَاف
غیرقابل شمارش
مذکر
1
آمبولانس
1.ذَهَبَ إِلَى المُسْتَشْفَى بِالإِسْعَاف.
او با آمبولانس به بیمارستان رفت.
کلمات نزدیک
ألم
تقرير طبي
تغيب
زيادة الوزن
شفاك الله
الباقي
حنجرة
راحة
جمرة كبرى
ذوالحجة
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان