خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . از بین رفتن
[فعل]
اِنْقَرَضَ
فعل ناگذر
1
از بین رفتن
منقرض شدن
1.اِنْقَرَضَ هَذَا النَّوع مِنَ الأسْمَاك!
این گونه ماهی منقرض شدهاست.
2.قَدْ يَنْقَرِض هَذَا النَّوع مِنَ الحَيَوَانَات.
این نوع حیوان ممکن است منقرض شود.
کلمات نزدیک
خالي
مشروع
مطمئن
منازعة
وسط
ما أقل
أزال
اغتسل
جاب
انقاد
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان