1 . کند
[صفت]

بَطِيء

1 کند آرام

  • 1.قِرَاءَةُ فَاطِمَة لا تَزُالِ بَطِيء ِجِدّاً.
    خواندن فاطمه هنوز خیلی کند است.
  • 2.كَانَتْ وَسَائِلُ النَّقْلِ فِي العُصُور القَدِيمَة بَطِيئَة جِدّاً.
    وسایل نقلیه در دوران قدیم به‌شدت کند بودند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان