خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کند
[صفت]
بَطِيء
1
کند
آرام
1.قِرَاءَةُ فَاطِمَة لا تَزُالِ بَطِيء ِجِدّاً.
خواندن فاطمه هنوز خیلی کند است.
2.كَانَتْ وَسَائِلُ النَّقْلِ فِي العُصُور القَدِيمَة بَطِيئَة جِدّاً.
وسایل نقلیه در دوران قدیم بهشدت کند بودند.
کلمات نزدیک
جزء
سواحلي
نداء
حقيقة
صناعي
تقاتل
جهل
حجة
تكون
تنمية
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان