خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ماهی تن
[اسم]
تُونَة
قابل شمارش
مونث
[جمع: تُونَات]
1
ماهی تن
1.إِشْتَرَيْتُ تُونَة لِأَنْ نَأْكُل فِي اللَّيْل.
ماهی تن خریدم تا شب بخوریم.
کلمات نزدیک
سمك السلمون
لحم مفروم
لحم أحمر
لحم دهني
لحم العجل
سردين
عظام السمكة
لحم الطرائد
خس
بطاطا
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان