خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جایزه
[اسم]
جَائِزَة
قابل شمارش
مونث
[جمع: جَوَائِز]
1
جایزه
1.أُرِيدُ شِرَاء جَائِزَة لابْنَتِي الصَّغِيرَة.
میخواهم برای دختر کوچکم جایزه بخرم.
کلمات نزدیک
دين
ضرورة
نظافة
ريف
هجرة
نال
صفة
نصيحة
روح
أسلوب
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان