خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اتوبوس
[اسم]
حَافِلَة
قابل شمارش
مونث
[جمع: حَافِلَات]
1
اتوبوس
مترادف و متضاد
أتوبیس
بَاص
1.هَلْ تُرِيدُ أَنْ تُسَافِرَ بِالْحَافِلَة؟
آیا میخواهی با اتوبوس سفر کنی؟
2.وَقَفْتُ أَمَامَ الحافِلَة.
جلوی اتوبوس ایستادم.
کلمات نزدیک
قطار
مصباح الفرملة
ضوء خلفي
ممتص الصدمات
فرملة اليد
زوج الأم
زوجة الأب
ابن الزوج
ابنة الزوج
ابن الزوجة
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان