خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جوهر
[اسم]
حِبْر
قابل شمارش
مذکر
[جمع: حُبُور]
1
جوهر
1.اِنْسَكَبَ الحِبْر عَلَى مَلَابِسِي.
جوهر روی لباسم ریخت.
کلمات نزدیک
دباسة
شريط لاصق
غراء
قلم حبر
مشبك الورق
باستيل زيتي
قلم ملون
مبراة
مقلمة
نتيجة
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان