خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حنجره
[اسم]
حَنْجَرَة
قابل شمارش
مونث
[جمع: حَنَاجِر]
1
حنجره
حلق
1.هُوَ طَبِيب الأنْفِ وَالأذُنِ وَالحَنْجَرَةِ.
او پزشک گوش و حلق و بینی است.
کلمات نزدیک
الباقي
إسعاف
ألم
تقرير طبي
تغيب
راحة
جمرة كبرى
ذوالحجة
ذوالقعدة
ربيع الآخر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان