خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . انگشتر
[اسم]
خَاتَم
قابل شمارش
مذکر
[جمع: خَوَاتِم]
1
انگشتر
حلقه
1.هَذَا خَاتَمُ أُمِّي.
این انگشتر مادرم است.
2.هَلْ هَذَا خَاتَمُ زِوَاجِكَ؟
آیا این حلقه ازدواجت است؟
3.يَا لَهُ مِنْ خَاتَم غَالِي وَ جَمِيل!
عجب انگشتر گرانقیمت و زیبایی!
کلمات نزدیک
نظارة شمس
نظارة
ثوب النوم
عباء
حمالة صدر رياضية
قرط
محفظة
حزام
حقيبة يد
قفاز
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان