خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مروارید
[اسم]
دُرّ
قابل شمارش
مذکر
[جمع: دُرَر]
1
مروارید
1.عَقْدٌ مِنَ الدُرِّ اللُّامِعِ زَيَّنَ صَدْرَ الأَمِيرَة.
گردنبندی از مروارید درخشان، سینه شاهزادهخانم را زینت داد.
کلمات نزدیک
جذوة
بالغ
أوجد
نعمة
أنزل
ذا
ذات
ذاك
زان
شررة
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان