خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ماسه
[اسم]
رَمْل
قابل شمارش
مذکر
[جمع: رِمَال]
1
ماسه
1.تَحْرُقُ الرِّمَالُ أَقْدَامَ مَنْ يَسِيرُ عَلَيْهَا مِنْ شِدَّةِ الحَرِّ.
شنها، پاهای کسانی را که روی آنها حرکت میکنند، از شدت گرما میسوزانند.
2.هُوَ يَلْعَبُ بِالرَّمْل.
او با ماسه بازی میکند.
کلمات نزدیک
رماد
تربة
نار
عطارد
صاروخ
فحم
ألماس
طين
حجر جيري
جرانيت
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان