خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زلزله
[اسم]
زَلْزَلَة
قابل شمارش
مونث
[جمع: زَلازِل]
1
زلزله
زِلْزِلَة عَظِيمَة بِالقَاهِرَة
زلزلهای بزرگ در قاهره
کلمات نزدیک
رعي
دولة
حق
إنعطف
الأمم المتحدة
عدد
القاهرة
مئذنة
مخدر
مقابل
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان