خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دیدار
[اسم]
زِيَارَة
قابل شمارش
مونث
[جمع: زِيَارَات]
1
دیدار
زیارت، ملاقات، عیادت، بازدید
1.مَنْ لا يُحِبُّ زِيَارَة الأمَاكِن التَارِيخِيَّة؟!
چهکسی بازدید از مکانهای تاریخی را دوست ندارد؟!
کلمات نزدیک
رحلة سعيدة
تأكيد حجز
تأشيرة دخول
إقامة طيبة
هوي
مقبول
غادر
تأشيرة خروج
حلق
خلع
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان