خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ضد یخ (ماشین)
[اسم]
سَائِل مُضَاد لِلتَجَمُّد
قابل شمارش
مذکر
[جمع: سَوَائِل مُضَادَّة لِلتَّجَمُّد]
1
ضد یخ (ماشین)
1.أَظُن سَيَّارَتِي بِحَاجَة إِلَى سَائِل مُضَاد لِلتَجَمُّد.
فکر میکنم ماشینم به ضد یخ نیاز دارد.
کلمات نزدیک
مقعد الطفل
عربة مقطورة
جنزير
منفاخ
جرارة
رافعة
فلم مشوق
فلم رعب
فلم رعاة البقر
فلم خيال علمي
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان