خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . چاقو
[اسم]
سِكِّين
قابل شمارش
مذکر
[جمع: سَكَاكِين]
1
چاقو
1.أَنْتَ قُمْتَ بِإِخْفَاءِ السِّكِّين فِي جَيبِكَ.
تو چاقو را در جیبت مخفی کردی.
کلمات نزدیک
شوكة
ملعقة
ماكينة خياطة
مشعاع
طبق قمر صناعي
طبق
وعاء
كوب
فنجان
سلة المهملات
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان