خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تعطیلات تابستان
[اسم]
عُطْلَةُ الصَّيْف
غیرقابل شمارش
مونث
1
تعطیلات تابستان
1.سَأَقْضَى عُطْلَةَ الصَّيْف فِي القَرْيَة مَعَ جَدِّي.
تعطیلات تابستان را در روستا با پدربزرگم میگذرانم.
کلمات نزدیک
صلاة العيد
صاع
شوال
شخص
زكاة الفطر
عطلة سعيدة
عيد الأضحى
عيد الفطر
محرم
مكان
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان