خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . چوب زیر بغل
[اسم]
عُكَّاز
قابل شمارش
مذکر
[جمع: عَكَاكِيز]
1
چوب زیر بغل
1.هُوَ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يَمْشِي بِدُون عُكَّاز.
او بدون چوب زیر بغل نمیتواند راه برود.
کلمات نزدیک
ضمادة
محقنة
إبرة
بواسير
تسوس الأسنان
ضمادة جبس
شريط طبي
كرسي متحرك
ميزان حرارة طبي
مشبك أسنان
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان