خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جریمه
[اسم]
غَرَامَة
قابل شمارش
مونث
[جمع: غَرَامَات]
1
جریمه
غرامت
1.وَجِبُ أَنْ أَدْفَع الغَرَامَة.
من باید جریمه را بپردازم.
کلمات نزدیک
قانون
قاعدة بيانات
استقبال
وسائل التواصل الاجتماعي
دردشة
سجن
محكمة
هيئة المحلفين
مدعى عليه
قضية
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان