خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کاپوت (ماشین)
[اسم]
غِطَاءُ مُحَرِّك السَّيَّارَة
قابل شمارش
مذکر
[جمع: أَغْطِيَة مُحَرِّك السَّيَّارَة]
1
کاپوت (ماشین)
1.أَنَا تَرَكْتُ غِطَاء مُحَرِّك السَّيَّارَة مَفْتُوحَة.
من در کاپوت ماشین را باز گذاشتم.
کلمات نزدیک
زجاج أمامي
مرآة خلفية
مرآة جانبية
صندوق السيارة
بطارية
باب جانبي
مصباح أمامي
مصد السيارة
حزام الأمان
ديزل
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان