خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . صورتحساب
[اسم]
فَاتُورَة
قابل شمارش
مونث
[جمع: فَوَاتِير]
1
صورتحساب
فاکتور، قبض
1.اِنْخَفَضَتْ فَاتُورَةُ الكَهْرَبَاءِ كَثِيراً هَذَا الشَّهْر.
قبض برق در این ماه بسیار کاهش یافتهاست.
2.مُمْكِن أَرَى الفَاتُورَة؟
امکانش هست صورتحساب را ببینم؟
کلمات نزدیک
محدد عيون
ظل العين
مبرد الاظافر
كريم أساس
طلاء الأظافر
قلم حواجب
مرطب الوجه
مزيل طلاء الاظافر
ملقاط
ملمع شفاه
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان