خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کوسه
[اسم]
قِرْش
قابل شمارش
مذکر
[جمع: قُروش]
1
کوسه
1.تَخْتَلِفُ القُرُوش عَنْ بَعْضِهَا البَعْض فِي الحَجْم.
اندازه کوسهها با یکدیگر متفاوت است.
کلمات نزدیک
حوت
سمكة
تابير
فرس النبي
دعسوقة
دلفين
فقمة
قنديل البحر
حبار
أخطبوط
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان