خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عروسک بغلی
[اسم]
لُعْبَة مَحْشُوَة
قابل شمارش
مونث
[جمع: أَلْعَاب مَحْشُوَة]
1
عروسک بغلی
عروسک پولیش
1.أَنَا أُحِبُّ لُعْبَة مَحْشُوَة.
من عروسک بغلی را دوست دارم.
کلمات نزدیک
طاولة جانبية
مرتبة
رف
مكتب
سرير ذو طابقين
رف الكتب
مصباح
خزنة
مراقب طفل
مكنسة
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان