خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مته
[اسم]
مِثْقَب
قابل شمارش
مذکر
[جمع: مَثَاقِب]
1
مته
1.لَا أَسْتَطِيعُ أَنْ أَعْمَل بِدُون مِثْقَب.
من بدون مته نمیتوانم کار کنم.
کلمات نزدیک
مفك البراغي
كماشة
مسمار
مطرقة
مزرعة الرياح
طوبة
سكين المعجون
سقالة
ميزان التسوية
سكينة
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان