خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مشتری
[اسم]
مُشْتَرِي
قابل شمارش
مذکر
[جمع: مُشْتَرِيُون]
1
مشتری
خریدار
1.المُشْتَرِي فِي الطَّرِيق، هُوَ يُرِيدُ أَنْ يَشْتَرِي فُرْناً.
مشتری در راه است، او میخواهد یک فر بخرد.
کلمات نزدیک
مستأجر
مؤجر
في أي
شيء
مشاهدة
جزاك الله خيرا
ذاهب
عصر
كسلان
مغرب
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان