خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . معمار
[اسم]
مِعْمَار
قابل شمارش
مذکر
1
معمار
1.أَنَا كُنْتُ مِعْمَار.
من یک معمار بودم.
کلمات نزدیک
ميكانيكا
رجل إطفاء
ضابط
خباز
شغل
سائق
رجل أعمال
قصاب
تقني
موظف حكومي
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان