خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زمین بازی
[اسم]
مَلْعَب
قابل شمارش
مذکر
[جمع: مَلَاعِب]
1
زمین بازی
ورزشگاه
1.اِسْتَأْجَرْنَا مَلْعَباً.
ما یک زمین بازی اجاره کردیم.
2.مَلْعَبُ المَدْرَسَةِ وَاسِعٌ.
زمین بازی مدرسه وسیع است.
3.هَلْ أَنْتَ الآن فِي المَلْعَبِ؟
الان شما در زمین بازی هستید؟
کلمات نزدیک
أرجوحة
زلاقة
ورنيش
زفت
أسفلت
حديقة حيوان
أفعوانية
زلاجة مائية
صندوق رمل
مدينة المعارض
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان