خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گردش
[اسم]
نُزْهَة
قابل شمارش
مونث
[جمع: نُزَهَات]
1
گردش
تفریح
1.نَعَم، كَانَتْ نُزْهَة نَوعاً مَا.
بله، به نوعی یک گردش بود.
کلمات نزدیک
إفطار
عشاء
غداء
وجبة خفيفة
طبق جانبي
مأكولات بحرية
أكل الشارع
قائمة الطعام
بخشيش
بوفيه
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان