-
1.Was gibt es zu essen?
1.
چی داریم بخوریم؟
-
1.
Ich wollte gerade eine Suppe essen.
1.
من الان میخواستم سوپ بخورم.
-
2.
Sie isst keinen Fisch.
2.
او ماهی نمیخورد.
-
Was wollen wir zu Mittag essen?
برای نهار چی میخواهیم بخوریم؟
-
Gehen wir essen!
بیایید برای غذا بیرون برویم!
-
Du isst alles warm.
تو همهچیز را گرم میخوری [تو فقط غذای گرم میخوری].
-
Unsere Kinder essen gerne Nudeln mit Soße.
بچههای ما معمولاً نودل با سس دوست دارند.
کاربرد واژه essen بهمعنای خوردن
فعل essen در زبان آلمانی معنایی مشابه "خوردن" در فارسی دارد با این تفاوت که در آلمانی از essen برای خوردن مایعات استفاده نمیشود (بر خلاف فارسی: آب خوردن، شربت خوردن).
در آلمانی برخلاف فارسی از فعل essen بهتنهایی هم استفاده میشود که در این موارد به معنای "غذا خوردن" است. مثلاً:
"Wir haben schon gegessen" (ما غذا خوردیم.)