[اسم]

die Frau

/fʁaʊ̯/
قابل شمارش مونث
[جمع: Frauen] [ملکی: Frau]

1 زن خانم

مترادف و متضاد Dame Weib
  • 1.Das ist Frau Becker.
    1. ایشان خانم "بکر" هستند.
  • 2.Guten Tag, Frau Volkers! Wie geht es Ihnen?
    2. روز بخیر خانم "فولکرز"! حال شما چطور است؟
  • 3.In unserer Abteilung arbeiten vier Männer und drei Frauen.
    3. در بخش ما، چهار مرد و سه زن کار می‌کنند.

2 همسر زن

مترادف و متضاد Ehefrau Ehegattin Ehepartnerin
  • 1.Ich bin meiner Frau nie fremdgegangen.
    1. من هرگز به همسرم خیانت نکردم.
  • 2.Meine Frau ist Oberschwester.
    2. همسر من سرپرستار است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان