1 . روغن 2 . نفت
[اسم]

das Öl

/øːl/
قابل شمارش خنثی
[جمع: Öle] [ملکی: Öl(e)s]

1 روغن

  • 1.Das Motoröl muss gewechselt werden.
    1. روغن موتور باید عوض شود.
  • 2.Den Salat machen wir ohne Öl.
    2. ما سالاد را بدون روغن درست می‌کنیم.
  • 3.Es fehlt Öl am Salat.
    3. روغن روی سالاد کم است.

2 نفت

  • 1.Mineralölprodukte sind Benzin, Diesel, Öl etc.
    1. فرآورده‌های نفتی معدنی بزنین، گازوئیل، نفت و غیره هستند.
  • 2.Wir heizen mit Öl.
    2. ما (خودمان را) با نفت گرم می‌کنیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان