خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اصلاح کردن
[فعل]
überarbeiten
/ˌyːbɐˈʔaʁbaɪ̯tn̩/
فعل گذرا
[گذشته: überarbeitete]
[گذشته: überarbeitete]
[گذشته کامل: überarbeitet]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
اصلاح کردن
دوباره کار کردن
مترادف و متضاد
bearbeiten
modifizieren
verbessern
1.Die Firma musste ihre Produktplanung überarbeiten.
1. شرکت میبایست برنامه محصولش را اصلاح کند.
2.Ich muss meinen Bericht überarbeiten.
2. من باید دوباره روی گزارشم کار کنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
überanstrengen
überangebot
überall
über seinen schatten springen
über sechs ecken kennen
überaus
überbacken
überbein
überbelichten
überbieten
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان