خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سیل
[اسم]
die Überschwemmung
/yːbɐˈʃvɛmʊŋ/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Überschwemmungen]
[ملکی: Überschwemmung]
1
سیل
طغیان آب
1.Wir mussten das Gelände wegen der Überschwemmung verlassen.
1. ما میبایستی سرزمین را بخاطر سیل ترک میکردیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
überschwemmen
überschwang
überschuss
überschrift
überschreiten
überschwenglich
überschwänglich
überschätzen
überschätzung
überschüssig
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان