خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دورنما
[اسم]
die Übersicht
/ˈyːbɐˌzɪçt/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Übersichten]
[ملکی: Übersicht]
1
دورنما
چشمانداز
مترادف و متضاد
Kurzfassung
Überblick
Zusammenfassung
1.Sie können sich eine Übersicht über das Thema verschaffen.
1. آنها میتوانند درباره این موضوع یک چشمانداز ایجاد کنند.
2.Um die Übersicht zu wahren, werden die Einträge alphabetisch sortiert.
2. برای حفظ کردن یک دورنما، مدخلها طبق حروف الفبا مرتب میشوند.
تصاویر
کلمات نزدیک
übersetzungsauftrag
übersetzung
übersetzer
übersetzen
übersenden
übersichtlich
übersichtlichkeit
übersiedeln
übersiedler
überspannt
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان