خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تمرین
[اسم]
die Übung
/ˈyːbʊŋ/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Übungen]
[ملکی: Übung]
1
تمرین
1.Diese Übung war sehr schwer.
1. این تمرین خیلی سخت بود.
2.In unserem Buch gibt es sehr viele Grammatikübungen.
2. در کتاب ما تمرینهای گرامری زیادی وجود دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
übriglassen
übrigens
übrigbleiben
übrig
üblicherweise
übung macht den meister.
übungsplan
üppig
œuvre
hocken
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان