1 . حرکت کردن (کشتی) 2 . انجام دادن
[فعل]

ablegen

/ˈapˌleːɡn̩/
فعل ناگذر
[گذشته: legte ab] [گذشته: legte ab] [گذشته کامل: abgelegt] [فعل کمکی: haben ]

1 حرکت کردن (کشتی)

مترادف و متضاد anlegen
  • 1.Pünktlich um 16.00 Uhr legte das Schiff ab.
    1. دقیقا راس ساعت 16 کشتی حرکت کرد.

2 انجام دادن

eine Prüfung ablegen
یک امتحان دادن
  • 1. Haben Sie die Prüfung abgelegt?
    1. آیا شما امتحان را دادید؟
  • 2. Wir müssen morgen eine Prüfung ablegen.
    2. ما باید فردا یک امتحان بدهیم.
توضیحاتی در رابطه با این فعل
اگر این فعل در کنار اسامی خاصی قرار بگیرد معانی متفاوتی ایجاد می‌کند، به مثال‌های زیر دقت کنید:
für jemanden oder etwas Zeugnis ablegen (برای کسی یا چیزی شهادت دادن)
einen Beweis für etwas ablegen (برای چیزی دلیل ارائه دادن)
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان