خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جدایی
[اسم]
Abspaltung
قابل شمارش
مونث
1
جدایی
انفصال، انشعاب، تجزیه
تصاویر
کلمات نزدیک
absorption
absorbierung
absonderung
absichtlichkeit
absetzungsantrag
absperrung
abspieglung
abspielgerät
abstammungslehre
abstellgleis
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان