خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نمایش دادن
2 . رخ دادن
[فعل]
abspielen
/ˈapˌʃpiːlən/
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
نمایش دادن
نشان دادن
2
رخ دادن
اتفاق افتادن
(sich abspielen)
1.Alles spielte sich rasend schnell.
1. همهچیز وحشتناک سریع اتفاق افتاد.
2.Etwas spielt sich hinter den Kulissen ab.
2. چیزی پشت پرده رخ داد.
تصاویر
کلمات نزدیک
abspiel
absperren
absorbieren
absondern
absonderlich
absprache
absprechen
abspringen
absprung
abspülen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان