خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فاصله
[اسم]
der Abstand
/ˈapˌʃtant/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Abstände]
[ملکی: Abstand(e)s]
1
فاصله
مترادف و متضاد
distanz
entfernung
ferne
1.Der kürzeste Abstand zwischen zwei Punkten ist eine gerade Linie.
1. کوتاهترین فاصله بین دو نقطه، یک خط مستقیم است.
2.Der Ofen muss 40 cm Abstand zur Wand haben.
2. بخاری باید فاصلهای 40 سانتیمتری از دیوار داشته باشد.
تصاویر
کلمات نزدیک
abstammung
abstammen
abspülen
absprung
abspringen
abstauben
abstecher
abstehen
absteige
absteigen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان