خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پیاده شدن
2 . اقامت کردن
3 . سقوط کردن
[فعل]
absteigen
/ˈapˌʃtaɪ̯ɡn̩/
فعل ناگذر
[گذشته: stieg ab]
[گذشته: stieg ab]
[گذشته کامل: abgestiegen]
[فعل کمکی: sein ]
صرف فعل
1
پیاده شدن
پایین آمدن
1.Der Motorradfahrer hielt an und stieg ab.
1. موتورسوار ایستاد و پیاده شد.
2.vom Pferd absteigen
2. از اسب پایین آمدن
2
اقامت کردن
3
سقوط کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
absteige
abstehen
abstecher
abstauben
abstand
abstellen
abstellkammer
abstellplatz
abstellraum
abstempeln
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان