خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مهر کردن
[فعل]
abstempeln
/ˈapˌʃtɛmpl̩n/
فعل گذرا
[گذشته: stempelte ab]
[گذشته: stempelte ab]
[گذشته کامل: abgestempelt]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
مهر کردن
مهر خوردن
1.ein Dokument abstempeln
1. یک مدرک را مهر کردن
2.Zugtickets müssen vor der Fahrt abgestempelt werden.
2. بلیطهای قطار باید قبل از حرکت مهر بخورند.
تصاویر
کلمات نزدیک
abstellraum
abstellplatz
abstellkammer
abstellen
absteigen
absterben
abstieg
abstimmen
abstimmung
abstinent
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان