1 . اول از همه
[صفت]

allererst

/ˈalɜˌeːɾst/
قابل مقایسه

1 اول از همه در درجه اول

  • 1.Allererst muss ich mich für meine Reaktion entschuldigen.
    1. اول از همه باید بابت واکنشم عذرخواهی کنم.
  • 2.Mit dieser Energie macht die Sonne Leben auf der Erde allererst möglich.
    2. خورشید زندگی روی زمین را با این انرژی در درجه اول ممکن می‌سازد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان