خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برف کهنه
[اسم]
Altschnee
قابل شمارش
مذکر
1
برف کهنه
تصاویر
کلمات نزدیک
altphilologie
altphilologe
altmeister
altmaterial
altkönig
altsilber
altstadtsanierung
altsteinzeit
altwagen
altweibersommer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان